کاتیــــــ ــا | ||
مهم نوشت : مخاطب ندارد این خط خطی ها به رسم عاشقانه نوشت هایی که دورمان را پُر کرده اند عاشقانه می نویسم وَرنه این ثانیه ها طعم کویر گرفته اند ... ×××××××××××××××××××××××××××××× گم کرده ام اسمم را جایی بین ِ بُغض های شبانه ام نشسته ام اینجا و هر شب تعداد اشک های نریخته ام را می شمارم و تعداد دفعاتی که در دل ِ ثانیه ها جان می دهم درد را از هر طرف بخوانی درد است و تو را از پشت هر لحظه که نگاه کنی پرستیدنی هستی نوشته بود عشق با خون آمیخته شده و من حالا شده ام مجنون ِ مفقودالاسم ِ خواستن ِ تو که در امتداد ِ نگاه ِ تو جان داده به آسمان دیشب یاس های ِ باغچه نامت را یواشکی زیر لب ذکر میگفتند آن ها هم فهمیدند که ذکر گفتن نامت دل را می برد آسمان قیامت کردی دنیایم را
مجنون نوشت : دلم تنگ ِ صدای قرآن خواندنت شده ... بی مخاطب نوشت : واقعا مخاطب نداره ....
[ دوشنبه 93/1/11 ] [ 11:26 عصر ] [ الهـه سـکــوت ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |